روایت اولین ملحق از اهلبیت به پیامبرطبق روایتهای متواتر سنی و شیعه، فاطمه (سلاماللهعلیها) نخستین فرد از اهلبیت بود که پس از رحلت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به آن حضرت ملحق شد؛ و در روایتی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) خطاب به حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) فرمود: تو نخستین کس از اهل بیتم هستی که به من ملحق میشوی؛ اهلسنت شبهه کردهاند که این دو روایت در تعارض هستند پس یا رسول الله اشتباه گفته است، یا اصلا محسنی در کار نبوده؛ برای رفع شبهه روایات را بررسی خواهیم کرد. ۱ - شبههآیا شهادت محسن با این سخن پیامبر که خطاب به فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) فرمود: تو نخستین کس از اهل بیتم هستی که به من ملحق میشوی، در تعارض نیست؟ طبق روایتهای متواتر سنی و شیعه، فاطمه (رضیاللهعنها) نخستین فرد از اهلبیت بود که پس از رحلت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به آن حضرت ملحق شد. از طرف دیگر طبق ادعای شیعه، محسن شهید، برادر حسن و حسین و پسر حضرت فاطمه (علیهمالسّلام) میباشد؛ یعنی او از اهلبیت است؛ ولی او زودتر از مادرش از دنیا رفته است. آیا رسول الله (نعوذ بالله) اشتباه گفته است، یا اصلا محسنی در کار نبوده؟ ۲ - نقد و بررسیاینکه حضرت محسن (علیهالسّلام) به شهادت رسیده قطعی است. روایات فراوانی در کتابهای شیعه و سنی این مطلب را تایید میکند. و از سوی دیگر همانطور که شما اشاره کردید، این مطلب که حضرت زهرا نخستین کس از اهلبیت آن حضرت بود که به رسول اکرم ملحق شد، قطعی است؛ اما چگونه میتوان تعارض مورد نظر را رفع کرد، در پاسخ میگوییم. ۲.۱ - منظور از اهلبیتدر تمام این روایات از کلمه «اهلبیت» استفاده شده است و پیامبر میفرماید «تو نخستین کس از «اهلبیت» من هستی که به من ملحق خواهی شد» و اهلبیت در سخن پیامبر، به کسانی اطلاق میشود که خداوند طبق آیه تطهیر آنها را از هرگونه رجس و پلیدی پاک کرده است و رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نیز با کشیدن کساء بر سر حضرت علی، فاطمه زهرا، امام حسن و امام حسین (علیهمالسلام)، در حقیقت کلمه اهل بیت را تفسیر و آن را در همین افراد منحصر کرده است. این مطلب با بیش از هفتاد روایتی که فقط در کتابهای اهل سنت وجود دارد، قابل اثبات است. از اینرو، کلمه اهل بیت، فقط شامل اصحاب کساء که در زمان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) حضور داشتهاند میشود و شامل فرد دیگری از جمله، حضرت محسن، حضرت زینب و... و نیز شامل زنان پیامبر و یا هر شخص دیگری نخواهد شد. بنابراین حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) نخستین فرد از اهلبیت پیامبر بود که با ضربه عمر بن خطاب به شهادت رسید و به پدر بزرگوارش ملحق شد؛ پس هیچ تعارضی وجود نخواهد داشت. ۳ - روایات بشارت پیامبر به حضرت زهرااما روایاتی که حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) بشارت داد، از قرار ذیل است، که به جهت اختصار فقط به چند روایت از کتابهای شیعه و سنی بسنده میکنیم: مرحوم شیخ مفید مینویسد: فَجَاءَتِ الرِّوَایَةُ اَنَّهُ قِیلَ لِفَاطِمَةَ (علیهاالسّلام) مَا الَّذِی اَسَرَّ اِلَیْکِ رَسُولُ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فَسُرِیَ عَنْکِ مَا کُنْتِ عَلَیْهِ مِنَ الْحَزَنِ وَ الْقَلَقِ بِوَفَاتِهِ قَالَتْ اِنَّهُ خَبَّرَنِی اَنَّنِی اَوَّلُ اَهْلِ بَیْتِهِ لُحُوقاً بِهِ وَ اَنَّهُ لَنْ تَطُولَ الْمُدَّةُ بِی بَعْدَهُ حَتَّی اُدْرِکَهُ فَسُرِیَ ذَلِکَ عَنِّی. روایت چنین است که از فاطمه (سلاماللهعلیها) پرسیده شد: رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با تو چه رازی گفت که اندوه وفات او از دلت رفت و از اضطرابت کاسته شد و صورتت برافروخته گردید؟ فرمود: رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به من خبر داد: "تو نخستین کس از «اهلبیت» من هستی که به من ملحق خواهی شد و ماندن تو پس از من بطول نمیانجامد". این خبر مرا خوشحال کرد و اندوه من برطرف گردید. [۱]
الشیخ المفید، محمد بن محمد بن النعمان ابن المعلم ابی عبدالله العکبری، البغدادی (متوفای۴۱۳ ه)، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۸۷، تحقیق:مؤسسة آل البیت (علیهمالسّلام) لتحقیق التراث، ناشر:دار المفید للطباعة والنشر والتوزیع - بیروت - لبنان، الطبعة:الثانیة، ۱۴۱۴ه - ۱۹۹۳ م.
[۲]
المجلسی، علامه شیخ محمد باقر (متوفای۱۱۱۱ه) بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۲۲، ص۴۷۰، ناشر:مؤسسة الوفاء - بیروت، الطبعة:الثانیة المصححة، ۱۴۰۳ه - ۱۹۸۳ م.
ابنجریر طبری شیعی نیز مینویسد: عن ابی بصیر، عن ابی عبدالله (علیهالسّلام)، قال: لما قبض رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ما ترک الا الثقلین، کتاب الله وعترته اهل بیته، وکان قد اسر الی فاطمة (صلوات الله علیها) انها لاحقة به، وانها اول اهل بیته لحوقا. امام صادق (علیهالسّلام) فرمود: پیامبر هنگامی که از دنیا رفت، دو یار و گوهر ارزنده باقی گذاشت، یکی کتاب خدا و دیگری عترت و اهل بیتش، و به فاطمه فرمود: تو به من ملحق میشوی؛ از اینرو، نخستین شخص از اهلبیت که به آن حضرت پیوست، فاطمه بود. [۳]
الطبری، الشیخ ابی جعفر محمد بن جریر بن رستم (متوفای ق۴)، دلائل الامامة، ص۱۳۱، تحقیق قسم الدراسات الاسلامیة مؤسسة البعثة، ناشر:مرکز الطباعة والنشر فی مؤسسة البعثة قم، الطبعة الاولی، ۱۴۱۳ه.
۳.۱ - در منابع اهلسنتدر کتابهای اهلسنت نیز این مطلب دیده میشود. محمد بن اسماعیل بخاری مینویسد: حَدَّثَنَا اَبُو نُعَیْمٍ حَدَّثَنَا زَکَرِیَّاءُ عَنْ فِرَاسٍ عَنْ عَامِرٍ الشَّعْبِیِّ عَنْ مَسْرُوقٍ عَنْ عَائِشَةَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهَا قَالَتْ اَقْبَلَتْ فَاطِمَةُ تَمْشِی کَاَنَّ مِشْیَتَهَا مَشْیُ النَّبِیِّ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فَقَالَ النَّبِیُّ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ مَرْحَبًا بِابْنَتِی ثُمَّ اَجْلَسَهَا عَنْ یَمِینِهِ اَوْ عَنْ شِمَالِهِ ثُمَّ اَسَرَّ اِلَیْهَا حَدِیثًا فَبَکَتْ فَقُلْتُ لَهَا لِمَ تَبْکِینَ ثُمَّ اَسَرَّ اِلَیْهَا حَدِیثًا فَضَحِکَتْ فَقُلْتُ مَا رَاَیْتُ کَالْیَوْمِ فَرَحًا اَقْرَبَ مِنْ حُزْنٍ فَسَاَلْتُهَا عَمَّا قَالَ فَقَالَتْ مَا کُنْتُ لِاُفْشِیَ سِرَّ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ حَتَّی قُبِضَ النَّبِیُّ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فَسَاَلْتُهَا فَقَالَتْ اَسَرَّ اِلَیَّ اِنَّ جِبْرِیلَ کَانَ یُعَارِضُنِی الْقُرْآنَ کُلَّ سَنَةٍ مَرَّةً وَاِنَّهُ عَارَضَنِی الْعَامَ مَرَّتَیْنِ وَلا اُرَاهُ اِلا حَضَرَ اَجَلِی وَاِنَّکِ اَوَّلُ اَهْلِ بَیْتِی لَحَاقًا بِی فَبَکَیْتُ فَقَالَ اَمَا تَرْضَیْنَ اَنْ تَکُونِی سَیِّدَةَ نِسَاءِ اَهْلِ الْجَنَّةِ اَوْ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ فَضَحِکْتُ لِذَلِکَ. عائشه میگوید: فاطمه که راه رفتنش همانند پدرش بود، وارد بر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شد، فرمود: خوش آمدی دخترم، او را سمت چپ یا راستش نشاند، سپس آهسته سخن گفت، فاطمه گریه کرد، گفتم: چرا گریه میکنی؟ بار دیگر سخنی آهسته گفت، فاطمه خندان شد، تا آن روز خوشحالی و اندوه را این چنین نزدیک به هم ندیده بودم، از فاطمه علت را جویا شدم، گفت: سرّ پیامبر خدا را افشا نمیکنم. پس از فوت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پرسیدم، گفت: پدرم فرمود: جبرئیل هر سال یک مرتبه قرآن را بر من عرضه میکرد؛ ولی امسال دو مرتبه آن را بر من عرضه کرده است، گویا اجل و مرگ من نزدیک است و تو دخترم نخستین کسی هستی که به من ملحق خواهی شد، اینجا بود که گریه کردم، فرمود: آیا دوست نداری که سرور زنان بهشتی یا زنان مؤمن باشی، به این جهت خندیدم. و نیز طبرانی در معجم کبیر خود مینویسد: عن عَائِشَةَ قالت قلت لِفَاطِمَةَ بنتِ رسول اللَّهِ صلی اللَّهُ علیه وسلم رَاَیْتُکِ اَکْبَبْتِ علی النبی صلی اللَّهُ علیه وسلم فی مَرَضِهِ فَبَکَیْتِ ثُمَّ اَکْبَبْتُ علیه ثَانِیَةً فَضَحِکَتِ قالت اَکْبَبْتُ علیه فَاَخْبَرَنِی اَنَّهُ مَیِّتٌ فَبَکَیْتُ ثُمَّ اَکْبَبْتُ علیه فَاَخْبَرَنِی اَنِّی اَوَّلُ اَهْلِ بَیْتِهِ لُحُوقًا بِهِ وَاَنِّی سَیِّدَةُ نِسَاءِ اَهْلِ الْجَنَّةِ اِلا ما کان من مَرْیَمَ بنتِ عِمْرَانَ فَضَحِکَتُ. عائشه میگوید: به فاطمه دختر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) گفتم: در بیماری پدر، خودت را روی بدنش افکندی و گریه کردی، بار دیگر آن را تکرار کردی؛ ولی خندیدی، فرمود: دفعه اول خبر از مرگش داد گریه کردم، دفعه دوم فرمود: تو نخستین فرد از اهل بیت من هستی که به من ملحق میشوی و تو سرور زنان بهشتی هستی. [۵]
الطبرانی، سلیمان بن احمد بن ایوب ابو القاسم (متوفای۳۶۰ه)، المعجم الکبیر، ج۲۲، ص۴۱۹، تحقیق:حمدی بن عبدالمجید السلفی، ناشر:مکتبة الزهراء - الموصل، الطبعة:الثانیة، ۱۴۰۴ه - ۱۹۸۳م.
۴ - نتیجههیچ تعارضی میان شهادت حضرت محسن (علیهالسّلام) و روایتی که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) بشارت میدهد که تو نخستین کس از اهلبیت من هستی که به من ملحق میشوی، وجود ندارد؛ چرا که «اهل بیت» در لسان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فقط بر پنج نفر اطلاق میشود که حضرت محسن (علیهالسّلام) جزء آن پنج نفر نیست. ۵ - پانویس۶ - منبعموسسه ولیعصر، برگرفته از مقاله «آیا شهادت حضرت محسن (علیهالسّلام) با این سخن پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) که خطاب به حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) فرمود:تو نخستین کس از اهل بیتم هستی که به من ملحق میشوی، در تعارض نیست؟». ردههای این صفحه : شبهات اهلسنت | شبهات وهابیت | شهادت حضرت فاطمه | مباحث کلامی | مقالات مؤسسه ولیعصر
|